ما مردم همه چیز دان و مدعی + تکمیل بند سوم

یک:

: میگم عرض این چقدره؟

- میگه زیاد نیست. هشتاده.

: میگم باید  خیلی بیشتر از هشتاد باشه.

- میگه نه. اینها سایزشون استانداره.‌هشتاد بیشتر نداریم.

: میگم با اجازتون متر می زنم. متر فلزی رو از تپی کیفم درمیارم و اندازه  می زنم. دقیقا نو و پنج هست.

- میگه مترتون رو ببینم چطوریه. حتما از این مترهای خیاطیه، اندازه اش فرق می کنه

نمیدونم من رو مسخره کرد؟ به متر خیاطی طعنه زد؟ یا از خواست نفهمیدن فرق نود و پنج با هشتاد و مدهی استاندارد بودن کالاش، کم نیاره.....

دو:

: میگم یک برگ از فلان دارو بدید.

- میگه می دونید چطور باید مصرف کنید؟

: میگم بله. هر دو هفته یک بار. 

- میگن نه. ماهی یک بار کافیه!

: میگم آزمایش دادم و به خاطر کمبودش، تحت نظر پزشک متخصص مصرف می کنم.

- میگه دکترها هم گاهی اشتباه میکنن! همون ماهی یک بار براتون کافیه!!

حوصله بحث و توضیح ندارم که بگم شما با یک برگ دارو خواستن سوابق من رو بیشتر می دونید یا متخصص روماتولوژی که ده ساله زیر نظرش وضعیت تراکم استخوانم کنترل میشه؟ یعنی شمای تازه پزشک داروساز شده -تازه اگر داروساز باشن و نه صرفا شاغل ور داروخانه - به صرف شناخت داروها،  از وضعیت فیزیولوژی و نیاز بدن من بیشتر خبر دارید؟.....

سه:

به توصیه دوست جان دندانپزشک، دنبال یک دهانشویه خاص با رنگ سبز می گردم. توی داروخانه، آبیش رو میده بهم و میگه همینه. میگم اما این دهانشویه معمولیه. با اونی که میخوام فرق داره. صورتیش رو هم میاره و میگه همین دو رنگ رو داره و  هیچچچچچ جور دیگه ایش هم نیست! داروخانه بعدی رنگ سوم رو هم میذاره جلوم ، اما سبز نداره و همون جمله تکرار میشه که همین سه رنگ هست فقط!  داروخانه سوم، چهار رنگ رو میذاره جلوم و میگه من  همین چهار تا رو دارم. با شک به دوست جان زنگ میزنم که نکنه همین هاست و من نمیتونم رنگش رو تشخیص بدم؟!

بهم میگه که روش عکس چای سبز داره. داروخانه چهارم، پیداش می کنم و متعجب از اطمینان دو داروخانه اول توی فقطططط همین دو / سه رنگ بودن این برند و‌ لاغیر به قوطی سبز رنگ توی دستم لبخند می زنم!