امان از بی حواسی!

ساخت وبلاگ

یادمه  توی وبلاگ قبلی، از حواس پرتی های گاه و بی گاهم می نوشتم. خب موارد جالب بودن؛ اما هیچکدومشون خطرناک نبودن. اما امروز دو تا مورد بود که هم برای اولین بار اتفاق افتاد، هم خطرناک بود. امیدوارم تکرار نشه و حافظه طلایی و حواس جمع مثال زدنیم، خدشه دار نشده باشه: 

پراید جان رو پارک کردم و از خط عابر پیاده رفتم اون سمت خیابان و خرید کردم. وقتی برگشتن، دیدم گوشی توی جیبم نیست. داخل کیفم هم نبود. خرید رو گذاشتم داخل ماشین و فوری برگشتم توی مغازه و دیدم گوشیم روی میزه و فروشنده هم متوجهش نشده بود. با خوشحالی که همونجا بود و کسی هم توی این فاصله وارد مغازه نشده بود، برگشتم سراغ پراید جان. وقتی رسیدم دیدم که پراید جان رو قفل نکردم و دویده بودم دنبال گوشی، اون هم با کیف لپ تاپ روی صندلی......

# پروردگار محبوبم، شکر بابت همه نعمت هات، لطفا ما رو از داشتنشون محروم نکن...

من و روزها...
ما را در سایت من و روزها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7bagheatlasi5 بازدید : 8 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 6:05