بهم ثابت شده، اگر قرار باشه چیزی به طور خاصی پیش بیاد، از هر طرف بچرخی و هر قدر تلاش کنی و هر چقدر ازش فرار کنی، باز همون طوری که مقدر شده؛ پیش میاد و هیچ گریزی ازش نیست ...... * به مقادیر متنابهی " امید"، " انگیزه" ، " دل خوش" و یکی دو تا خبر خوب؛ سخت نیازمندیم... ,مقدر,باشد ...ادامه مطلب
گاهی اوقات، خیلی بیشتر از اون که آدم نیاز داشته باشه که کسی دوستش داشته باشه، دلش میخواد و احتیاج داره که کسی رودوست داشته باشه و بهش محبت کنه؛ هر چند که دوست داشته شدن؛ واقعا لذت بخش و زیباست،.....* خدا نصیب همه بندگانش بگرداند؛ به ویژه گل آبی ها , ...ادامه مطلب
زمستان امسال، سرد بود؛ خیلی سرد. و بدتر از این همه سرما، تلخی اش بود. از سرمای من کوچک، تا اتفاقات تلخ برای مردم بزرگ این سرزمین: از رفتن بزرگترین وزنه حفظ تعادل و بی رقیب شدن در فشارها، تا حوادث آتش سوزی و بهمن و نعمت باران که با بی تدبیری ها، شد مصیبت و پر از خسارت سیلاب. از سرمایسخت و برف های نزدیک به متر تا قطع برق و گاز و آن همه غبار و خاک بر استان بوی نف.ت و بی د.لار.......و بین این همه خبرهای پر از درد، برای من سردترین زمستان بود. خانه ام از همه سالها سردتر - حتی ازآن زمستان سخت آخر زندگی مشترک که لااقل خانه گرم بود، اگر دلم یخ زده بود از قهر و تنهایی. و دل که به امید گرمایی که دستهای یخ کرده اش را پناه دهد، گرم شده بود و آن چنان واهی یخ کرد و پژمرد. بعد هم در عین نگرانی تصمیم اشتباه جراحی عموی محترم، خبر رفتن پسردایی جوان در غربت، که کل ساعتهای دیدارش در این بیست و هشت سال، به اندازه انگشتان دست بود و البته رهایی اش از تمام درد کشیدنهای این چند ماه اخیر....و البته که هر بار شنیدن و دیدن رنج بیماران جوان، مرا یاد تو می اندازد و تنهایی ات در مراقبت و همر, ...ادامه مطلب
می خواستم از دلتنگی غروب جمعه بنویسم، شدم صدای مشاور و با شنیدن مشکلات دوست نازنین، غم خودم یادم رفت ......* کاش هیچ وقت جمعه شب نیاید و صبح شنبه ای در پی اش نباشد........,کاش هیچ وقت نمیدیدمت,کاش هیچ وقت بزرگ نمیشدیم,کاش هیچ وقت ندیده بودمت ...ادامه مطلب